چند روز پيش دوستي نيك نام و گرامي در حمايت از اينكه با دولت و رئس جمهور جديد هم هنوز وضع مملكت خراب است و خراب خواهد ماند و ما راي دهندگان توان خود را در كوچه بن بست  خوش خيالي  پارك كرده ايم ، نمونه اي آورد كه چند روز پيش به ميدان آريا شهر رفته بودم و دوباره گشتي ها و ۲ خودرو ون پر از دختركاني با شالهاي رنگي و ولو و مانتو هايي كه چند دكمه كم دارد و شلوار هاي كه ديگر از بس شل نيست به شلوار نمي ماند وخود اينها هم به اين موضوع پي برده و به آن ساق مي گويند با چهره هاي هراسان و ترسيده از .... و همهي اينها را نشان از ادامه داشتن راه پيشين مي دانست و نبود و گفت دلش براي اين دختر بچه ها سوحته كه  از حد اقل هاي آزادي و ..... هم محرومند.

خوب نگاه من به حجاب با اين پديده گشتهاي ارشاد اصلا همخواني ندارد و گشت ارشاد را به هيچ روي نه برازنده دينداري مي دانم و نه شايسته ي جامعه ي ديني و نه اصلا آنرا محافظ عفت جامعه مي بينم.

خوب من چندان هم با ايشان خوب صحبت نكردم. يادم هست اولين جمله اي كه با دوستم گفتم خيلي بد بود. گفتم من اين دختركان را يك جور تبه كار مي بينم. به حق برآشفت كه از شما چنين چشم داشتي ندارم چرا كه اينها بچه هستند و نو جوان و .... و دارند به اقتضاي سن شان جواني و ... ابراز وجود مي كنند. و اين رفتارشان فقط يك نشاط جواني است و ...

راست مي گفت و من خيلي تلاش كردم تا به او بگويم منظورم آن تبه كاري كه ايشان فكر مي كند نيست. و اين كه مي گويم ربطي به فساد اجتماع و بر هم زننده نظم و يا اذيت كننده آرامش مردان ندارد و منظور م اين است كه اينها با كوته كردن پايه پرچم آزادي و رساندن آن به اندازه اي كه بشود زير سايه آن ، روسري از سر برداشت دارند تمام تلاش هايي كه زنان بزرگ  دو قرن پيشين براي برافراشتن پرچم حقوق زنان و آزادي  كردند را تباه مي كنند.  

برايم خيلي سخت بود كه اشتباه نخستم را اصلاح كنم. يعني هنوز هم فكر مي كنم تلاشم چندان سودي نداشت.

به باور من فرق هست ميان آزادي تا ابتذال - تفاوت بسياري هست ميان حقوق زنان تا ۱۳۵۸ سكه مهريه -

 

 به يك تفاهم نصف نيمه با اين بانوي گرامي رسيدم . چند روز گذشت .و من اين موضوع را همچنان در لايه هاي ذهنم مزه مزه مي كردم كه چگونه بايد باور هام را  بگويم كه مايه آزردگي نباشد و همزباني و همدلي پديد آورد.

تا اينكه امروز يكي برايم اين جمله را فرستاد. زير آن نوشته دكتر شريعتي از كتاب چه بايد كرد. من چندان كاري ندارم كه اين جمله را كي و كجا گفته چون آن را كامل و كافي ديدم . پس بريا شما اينجا مي گذارم.

*************

جنگ آزادی جنسی که در کشورهای جهان سوم علم میشود برای جلوگیری از یک مبارزه ایست که برای صاحبان قدرت خطرناک است ، با سرگرم کردن جوان ، دغدغه آزادیهای دیگر را از عمق فطرت و ذات و وجدان و خاطرش می برند.

آزادي "ته" به جای آزادی "سر" !!!. همين

چه باید کرد – علی شریعتی

 آري يك سخن ژرف و زيبا براي انديشيدن